کد مطلب:150265 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:161

عبرت را
عبرت را! عبرت را! سر حسین علیه السلام را نزد عبیدالله آوردند، سر عبیدالله را نزد مختار، سر مختار را نزد مصعب، سر مصعب را پیش روی عبدالملك نهادند و ده سال چنین گذشت، و این گوشه ای بود از آنچه حسین علیه السلام درباره كوفیان خبر داد. امنیت از كوفه و بصره بلكه از سراسر عراق رخت بربست، هیچكس از هیچكس راضی نبود، همه دشمن هم بودند، هم مردم نسبت به مردم، و هم حاكمان نسبت به مردم، و هم مردم نسبت به حاكمان، و در این حال كار مشكل تر هم شد. حجاج بن یوسف ثقفی بر كوفه گمارده شد، تفتیش عقاید، جاسوسی، اتهام، دستگیری، زندان، شكنجه، قتل و اختناق بر كوفه سایه افكند او كوفیان را مجبور به جنگ با بصره كرد و عده زیادی از مردم كوفه در این جنگ كشته شدند. بیست سال، آری بیست سال در زیر سایه حجاج چه گذشت بر كوفیان، مگر گفتنی است؟


وقتی حجاج مرد، به نقل از مسعودی در مروج الذهب به جز كسانی كه در جنگها كشته شده بودند، صد و بیست هزار نفر به دست او كشته شدند، و تعداد پنجاه هزار مرد و سی هزار زن در زندانهای او زندانی بودند، كه شانزده هزار نفر از این زنان برهنه بودند. مسعودی می گوید: حجاج زن و مرد را در یك محل زندانی می كرد و زندانهای وی سقف نداشت تا آفتاب و سرما و باد و باران بر آنها ببارد. [1] . غذای زندانیان مخلوطی از آرد جو و خاكستر و نمك بود كه زندانیان به سبب این غذا و تابش آفتاب به صورت یك سیاه پوست درمی آمدند. [2] .

راستی كوفیان به یاری امام نیامدند تا چیزی را حفظ كنند؟ آیا توانستند؟ و اگر به یاری امام آمده بودند چه چیزی را از دست می دادند كه بعد از دست ندادند؟ معنی جدا شدن از امام و پاكباز نبودن در راه اسلام چه چیز خواهد بود جز آنچه واقع شد.

برادران و خواهران: توجه داشته باشید كه اگر در خدمت اسلام و انقلاب اسلامی پاكباز نباشید، چیزی را كه می خواهید به دست آورید، بدست نمی آورید و آنچه را كه می خواهید حفظ كنید، از دست می دهید.

و بالاخره هم نسل كوفیان تماما برچیده شد. هم حجاج مرد و هم كوفیان. اما روح كربلا نمرد، همچنانكه فرهنگ كوفیان نمرد، و همچنانكه فرهنگ یزیدی و حجاجی نمرد.

باز كربلا، و باز حسین علیه السلام و درخشندگی گوهر ایمان، و باز یزید و حقارت، و باز حجاج...

و باز كربلا، و باز حسین علیه السلام و درخشندگی گوهر ایمان... و حجاج و...


و باز درخشندگی گوهر ایمان و باز بسیجیان.

و باز درخشندگی گوهر ایمان، و باز كربلا، باز حسین، باز باقی بودن بر عهد امام خمینی قدس سره، باز بسیجیان.

كربلا حادثه ای نیست كه فقط 61 هجری تحقق پیدا كرده باشد. كربلا هر سال هست و همواره باید به كربلا نظر داشت وگرنه زندگی دینی مان را از دست می دهیم. هر كس به اندازه ای كه در دین عمیق شود كربلا برای او عمیق و شكوفا می شود. به همین دلیل پیشنهاد ما این است كه: این سلسله بحث ها را بطور عمیق بخوانید تا انشاء الله دریچه ای برای معرفت به امام حسین علیه السلام شود. و امام حسین شناسی یعنی در زیر این آسمان، ایمانی زندگی كردن و از پوچی ها آزاد شدن. و كربلا یعنی:

مبارزه با پوچی ها

آن وقت مگر كربلا یك بار اتفاق افتاده است كه این نوشتار را می خواهی یك بار بخوانی؟

باز بخوان و سال دیگر نیز دوباره، كه حكمت حسینی دیر دسترس است.

و السلام علیكم و علی عباد الله الصالحین و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین.



[1] مروج الذهب، ج 3، ص 137.

[2] سفينة البحار، ج 1، ص 222.